الیناالینا، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 11 روز سن داره

الینا دخترمون

تب

دخترکم تب کرده ! از صبح که پاشدم تب داره ماهم مهمون داریم ولی با این حال بردیمش دکتر و گفت ویروسه خوش بختانه خیلی حاد نشده امیدوارم بیشتر از این نشه ! خدا همه نی نی ها رو سالم نگه داره!دلم خیلی میسوزه اینجوری بی حال میشه !بقول مامان مظلوم میشه ! هی سرشو میاد میچسبونه بغلم که نازش کنم یا پشتشو بمالم !با اینکه استامینوفن خوشمزست ولی بد میخوره !  این برای من که الینای شیطونو هر روز میدیدم کمی سخته !تو چشمای بی حالش که نگاه می کنم غصم میشه! اولین بار تب می کنه غیر از واکسنا ! ...
29 شهريور 1392

تب

دخترکم تب کرده ! از صبح که پاشدم تب داره ماهم مهمون داریم ولی با این حال بردیمش دکتر و گفت ویروسه خوش بختانه خیلی حاد نشده امیدوارم بیشتر از این نشه ! خدا همه نی نی ها رو سالم نگه داره!دلم خیلی میسوزه اینجوری بی حال میشه !بقول مامان مظلوم میشه ! هی سرشو میاد میچسبونه بغلم که نازش کنم یا پشتشو بمالم !با اینکه استامینوفن خوشمزست ولی بد میخوره !  این برای من که الینای شیطونو هر روز میدیدم کمی سخته !تو چشمای بی حالش که نگاه می کنم غصم میشه! اولین بار تب می کنه غیر از واکسنا ! ...
29 شهريور 1392

کمک پدرانه!

الینا خانم این روزا یک نی نی غر غرو و لجباز شده ! میزاریم پای اینکه میخواد استقلال خودشو به ما نشون بده و در تلاش برای اینکه مستقل بشه ! امروز تو حموم شدیدا لج بازی کرد منم   زودی حوله رو پیچیدم دادم به بابایی وقتی اومدو دیدم برای اولین بار بابا پوشک بسته! خلاصه که حیف بود اینجا ثبتش نکنم بعد از یک سال این موفقیت بزرگی بود! داریم به تولد یه سالگی نزدیک میشیم خیلی دوست داشتم مثله خیلی از مامانا براش یه تولد تمام عیار بگیرم ولی بقول بابای مهربونش وقت زیاده و بهترین تولدا رو میتونیم براش بگیریم ! ولی سعی می کنم که این جشن سه نفرمون در حد خودش تمام عیار باشه حیف که از همه دوریم و نمیتونیم کنار هم باشیم !   وقتی من شیرینی ...
27 شهريور 1392

!Rhyms!

! When I sing this song at the end  you always said aaaaa Row ROw the boat gentely down the stream  When you see a cocodile dont forget to scream  AAAAAAAAAAAAAAA !you really like it and fun            ...
23 شهريور 1392

بدون عنوان

ﺳﺎﻋﺖ ﻛﻪ 8ﻳﺎ 8:30 ﻣﻴﺸه, ﻣﻦ ﺩﻳﮕﻪ اﺯ اﻳﻦ ﻛﻪ ﭘﺎﺷﻢ ﺑﺮﻡ ﺗﻮ ﺣﺎﻝ و ﻳﻪ ﻛﺎﺭﻱ ﻛﻨﻢ ﻛﻪ ﺩﺧﺘﺮﻱ ﺑﺨﻮاﺑﻪ ﺧﺴﺘﻪ ﻣﻴﺸﻢ ﺑﺮﺵ ﻣﻴﺪاﺭﻡ ﻣﻴﺎﺭﻡ ﺗﻮ اﺗﺎﻕ ﺗﻮ ﺑﻐﻠﻢ ﺑﻪ ﻫواﻱ اﻳﻨﻜﻪ ﺑﺨﻮاﺑﻪ ﻓﺴﻘﻠﻲ ﻫﻢ اﻭﻟﺶ اﺩاﻱ ﺧﻮاﺑﺎﻟﻮﻫﺎﺭﻭ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﺭﻩ ﻭﻟﻲ ﺑﻋﺪ ﺩﻳﮕﻪ ﺩﺳﺘﺶ ﻣﻴﺎﺩ ﻛﻪ اﺯ ﺳﺎﻋﺖ 10 ﻳﺎ 11 ﺷﺐ ﭘﻴﺶ ﺧﻮاﺏ ﺑﻮﺩﻩ ﻭاﻻﻥ ﻭﻗﺖ اﻳﻦ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﺑﻴﺪاﺭ ﺑﺎﺷﻪ و ﺑﻪ اﻣﻮﺭاﺕ شﻴﻂﻨﺖ ﻫﺎﻱ ﻋﻘﺐ اﻓﺘﺎﺩﻩ ﺑﺮﺳﻪ .ﻣﻨﻢ ﻛﻪ ﺩﻳﺸﺐ ﺑﻌﺪ اﺯ ﺧﻮاﺑﻮﻧﺪﻥ ﺧﺎﻧﻢ ﺗﺎ ﺳﺎﻋﺖ 1و 2 ﺑﻴﺪاﺭ ﺑﻮﺩﻡ و اﻻﻥ ﭼﺸﻤﻢ ﺑﺎ ﻳﻪ ﭘﺎﺭﭺ اﺑﻢ ﺑﺎﺯ ﻧﻤﻴﺸﻪ! ﺧﻼﺻﻪ ﺩﺧﺘﺮﻙ ﻳﻪ ﺣﺎﺷﻴﻪ اﻣﻨﻴﺘﻲ ﺩﻗﻴﻘﺎ ﺑﻪ ﻓﺎﺻﻠﻪ 50 ﺳﺎﻧﺖ ﺩﻭﺭ ﻛﻠﻪ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺧﻮاﺑﺎﻟﻮ ﺑﺮاﻱ ﺧﻮﺩﺵ ﺩﺭ ﻧﻆﺮ ﻣﻴﮕﻴﺮﻩ و ﺷﺮﻭﻉ ﻣﻲ ﻛﻨﻪ ﺑﻪ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻥ و ﺑﺎﺯﻱ ﻛﺮﺩﻥ ﺑﺎ ﻛﺎﻏﺬي ﻳﺎ ﻳﻪ ﭼﻴﺰﻱ ﻛﻪ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺩﻳﺸﺐ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﻮﻗﻊ ﺧﻮاﺏ اﻭﺭﺩﻩ ﺗﻮ اﺗﺎﻕ ﻣﻨﻢ ﻫﻲ ﭼﺸﻤﺎﻡ ﺑﺎﺯ ﻣﻴﺸﻪ و اﺯ ﻣﻮﻗﻌﻴ...
13 شهريور 1392

اخرین ماهگرد!

دفعه سوم که این پستم پاک میشه! برای بار چهارم مینویسم !این هفته اخرین ماهگردو گرفتیم  چند تا اتفاق جدیدم افتاده که دیگه تفسی نمی کنم چون واقعا شاکی شدم بسکه پاک شد!!! اولی اینکه دختر مامان 7 دندونه شد دوتا دندون یکی بالا یکی پایین با هم در میان و احتمالا علت اصلی بی قراری دخترکم بوده! دومی اینکه دختر وایساده می کنه و حسابی ذوق زده میشه هنوز برای قدم برداشتن تلاشی نکرده! سوم اینکه صدای اقای هاپو رو یاد گرفته و هاپو که میبینه یا می گه هاپو یا می گه هاپ! چهارم اینکه کلاغ پر یاد گرفته  این ماهگرد براش کیک پختم و مادر و دختری گذروندیم ! دیگه از این به بعد ماهگرد مزه ی قبل و نمیده و فقط میشه شمارنده روزایی که میگذره و لوبیای...
5 شهريور 1392
1